به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو یادداشتی برگرفته شده از کتاب درسنامه اخلاق اسلامی نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری استاد حوزه و دانشگاه و رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد، که در آن به بررسی جایگاه اخوت دینی از منظر قرآن کریم، پرداخته شده است.
نگریستن در آیات قرآن نشان میدهد که در این کتاب آسمانی سه تحلیل اساسی از ماهیت برادری دینی ارایه شده است که عبارتند از: ۱٫ یک جانی مؤمنان نسبت به یکدیگر؛ ۲٫ ولایت متقابل مؤمنان نسبت به یکدیگر؛ ۳٫ اخوت و برادری میان مؤمنان.
اینک به اختصار به بررسی آنها میپردازیم.
* یک جانی مؤمنان
یک جانی مؤمنان نسبت به یکدیگر بدان معناست که قرآن جامعه دیندار را به مثابه یک جان و یک بدن میداند و اعضاء آن را به مثابه اعضاء یک جان و یک بدن میشناسد که همه آنها در عین همسانی، در تعامل و تعاطی با یکدیگراند.
این امر را میتوان به صورت تلویحی از آیه «وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکمْ» دریافت؛ زیرا در این آیه گفته شده است که به خود عیبجویی نکنید. معنای چنین سخنی آن است که اجتماع مؤمنان به مثابه یک جان تلقی شده است که عیبجویی از هر بخش آن به مثابه عیبجویی از همه آن است.این امر در روایات اهل بیت نیز مورد تأکید قرار گرفته و مؤمنان جان یکدیگر دانسته شدهاند؛ چنان که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
مثَل مؤمنان در محبت، ملاطفت و مهرورزی آنان نسبت به یکدیگر، مثَل یک تن است که وقتی یک عضو از آن مینالد، سائر اعضا با شب بیداری و تب با آن عضو همدلی میکنند.
نیز از امام صادق علیه السلام در این باره چنین نقل شده است:
مؤمن برادر مؤمن و بسان یک تناند که اگر یک عضوی از آن بدرد آید، درد آن را در سایر اعضاء خود حسّ میکند و روح آنان از یک روح است. همانا اتصال روح مؤمن به روح خداوند از اتصال خورشید به شعاع آن بیشتر است.تذکار این نکته که روح مؤمن به روح الهی اتصال تنگاتنگی دارد، میتواند بیانگر این نکته باشد که سرّ اخوت و یک جانی مؤمنان با یکدیگر آن است که به رغم کثرت ظاهری میان آنان، بهخاطر اتصال به روح خدایی که در آن بساطت و وحدت محض وجود دارد، کثرت و جدایی میان جان مؤمنان معنا ندارد.
* ولایت متقابل مؤمنان
قرآن به صورتهای مکرر از وجود ولایت متقابل میان مؤمنان خبر داده و بر اساس چنین ولایتی از آنان میخواهد که به لوازم آن تن دهند. این امر در سوره مبارکه توبه به صراحت آمده است:وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنْ الْمُنکرِ…؛ و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند… .
قرآن از مؤمنان میخواهد که این ولایت را به جامعه غیر ایمانی همچون کافران سرایت ندهند و به شدت از تسرّی ولایت به کافران نکوهش کرده و آن را با تهدیدی آشکار به معنای خروج از حمایت الهی دانسته و مؤمنان را از عقوبت الهی بر حذر داشته است.
* اخوت حقیقی میان مؤمنان
سومین تعبیری که قرآن در باره رابطه متقابل مؤمنان نسبت به یکدیگر بکار میبرد «اخوت» است؛ چنان که در سوره مبارکه حجرات آمده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ؛ در حقیقت مؤمنان با هم برادرند.»
بدون تردید برادر دانستن مؤمنان نسبت به یکدیگر، یک امر تشریعی و قراردادی صِرف نیست، بلکه خداوند از اراده تکوینی و حقیقی خود نسبت به جامعه دیندار پرده برداشته است. از این جهت به دنبال آن احکام تشریعی همچون برقراری آشتی دادن میان مؤمنان را مترتب میسازد.علامه طباطبایی در تحلیل اخوتِ مورد نظر در آیه، آن را از نوع اعتبار حقیقی میداند؛ در برابر اخوت طبیعی که میان برادران نسَبی وجود دارد. از نظر ایشان اخوت مورد نظر در این آیه، نمیتواند مجازی و از باب استعاره به اعتبار تشبیه اشتراک در ایمان به اشتراک در توالد، تلقی گردد.
نظر شما