۲۱ خرداد ۱۴۰۰، ۹:۲۷

توسط انتشارات پیدایش؛

رمان «عمیق و تاریک و خطرناک» منتشر شد/قصه مرموز دختر غرق‌شده

رمان «عمیق و تاریک و خطرناک» منتشر شد/قصه مرموز دختر غرق‌شده

رمان «عمیق و تاریک و خطرناک» نوشته ماری داونینگ هان با ترجمه پریا حسن‌زاده توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «عمیق و تاریک و خطرناک» نوشته ماری داونینگ هان به‌تازگی با ترجمه پریا حسن‌زاده توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است. این رمان علاوه بر قرار گرفتن در گروه «رمان وحشت» یکی از عناوین «رمان نوجوان» هم هست که این‌ناشر چاپ می‌کند.

رمان پیش‌رو داستانی مرموز، ترسناک و ماورالطبیعی با ۲۲ فصل است و ترجمه‌ای دیگری از آن به‌قلم نگار شجاعی توسط نشر پرتقال منتشر شده است.

داستان این‌رمان از کنجکاوی درباره یک‌عکس قدیمی شروع می‌شود. این‌کنجکاوی در یک سفر به تعطیلات به وجود می‌آید و باعث می‌شود جنایتی که پنهان و مخفی شده بوده، افشا شده و زخمی کهنه سر باز کند. به این‌ترتیب رازهای قدیمی یک خانواده برملا می‌شوند.

در مرکز قصه «عمیق و تاریک و خطرناک» دختری نوجوان به‌نام آنی قرار دارد که عکسی قدیم و عجیب را در اتاق زیر شیروانی پیدا می‌کند. او می‌داند دو کودک درون عکس، مادر و خاله‌اش هستند. اما شخص سومی هم در عکس هست که تصویرش را بریده‌اند و نمی‌توان فهمید کیست. آلی فکر می‌کند وقتی همراه خاله و دخترخاله‌ چهارساله‌اش به کلبه‌ تابستانی نزدیک ساحل می‌روند جواب سوالش را پیدا خواهد کرد اما آشنایی با سیسیِ بدجنس و شیطان همه‌چیز را عوض می‌کند.

سیسی، برای آنی قصه‌ دختری به‌نام تریسا را تعریف می‌کند که به‌طور مرموزی در دریاچه غرق شده و جسدش هم هرگز پیدا نشده است. آلی پس از شنیدن خیال می‌کند سیسی فقط می‌خواهد او را سرکار گذاشته و بترساند. اما به مرور، دلیل واقعی خشم سیسی را متوجه می‌شود و ...

نویسنده «عمیق و تاریک و خطرناک»‌ آن را به کسانی تقدیم کرده که از داستان‌های ترسناک لذت می‌برند.

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم:

لابه‌لای زوزه‌های باد و تاریکی روز احساس تنهایی و ناراحتی سراغم آمد. در تلاش برای عوض‌کردن حال و هوایم رفتم سراغ کشتن مرغ مقلد. نیمه بیشتر کتاب تمام شده بود، اما همین که چند صفحه خواندم، روی کتاب خوابم برد.

صدای باز شدن در پشتی بیدارم کرد. چرخیدم و سیسی را دیدم که چند قدم آن‌طرف‌تر ایستاده بود. هنوز هم گرمکن قرمز اِما را به تن داشت.

«اینجا چی کار می‌کنی؟» به خودم زحمت ندادم ناراحتی‌ام را پنهان کنم: «اِما خوابه، ولی اگه بیدار هم بود نمی‌ذاشتم نزدیکش بشی.»

«برای دیدنِ اِما نیومدم. اومدم تو رو ببینم.»

«چرا؟»

بندهای کلاه گرمکنش را پیچ و تاب داد: «کار دیگه‌ای نداشتم.»

«خب، من کلی کار دارم.»

«مثلا چه کاری؟»

«یکیش اینکه این کتاب رو بخونم.»

سیسی گردن کشید تا اسم کتاب را ببیند: «کشتن مرغ مقلد. تا حالا نخوندمش. خوبه؟»

این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5231150

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha