به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا امینی، پنجشنبه شب در پنجمین شب از ویژهبرنامههای مرکز حافظ شناسی به مناسبت یادروز حافظ با ارائه سخنرانی خود با عنوان «نگاهی به گستره ایماژ در شعر حافظ از نقاشی تا سینما» اظهار داشت: برای مشاهده قلههای زیبایی شعر حافظ و رسیدن بهحدی که بتوان تحلیل هنری درست و عمیقی از هر بیت و غزل ارائه داد، نخست باید با معنی ایماژ و پایههای مقدماتی نقش آن آشنایی یافت.
وی سپس به تعریف ایماژ پرداخت و افزود: ایماژ اصطلاحی است که در نقد ادبی غرب بسیار به کار برده میشود و گستره معنایی وسیعی دارد؛ تا جایی که، از یک سو، به تصویر ذهنی که در ذهن خواننده ایجاد میشود، گفته میشود و از سوی دیگر، به تأثیر کلی که شعر با مجموعه عناصر خود ایجاد میکند، اطلاق میشود.
بهگفته امینی، در شعر حافظ هر دو گونه این نمونه از تصاویر را میتوان دید؛ البته با این تفاوت که پیدا کردن تصاویر ساده در شعر حافظ دشوارتر است.
دانشیار دانشگاه شیراز ادامه داد: درآمیختن هنرمندانه تصویر ذهنی و تعبیر زبانی، یکی از اساسیترین رازهای بوطیقای فنی شعر پرتأثیر و دلپذیر حافظ است. این شگرد، گاه، آنقدر عادی و خاموش به کار گرفته میشود که خواننده با اینکه ناخودآگاه از جادوی کلام سرمست میشود، غالباً، متوجه علت فنی آن نمیشود؛ اگر هم شود، این آگاهی آنقدر مزاحم نیست که مانع جریان ادراک شعر و تلذذ از آن شود.
وی افزود: قدرت تصویرپردازی نقاشانه حافظ چنان شگفتآور است که برای تجسم و ترسیم صحنهای که او در یکی از زیباترین ابیات خود خلق کرده، باید امکانات و تواناییهای بسیاری در نقاشی را در هم آمیخت.
امینی افزود: شاید بهتر باشد تصاویر شعر حافظ را که هرگز ایستا نیستند، به جای مقایسه با هنر نقاشی، با سینما قیاس کرد؛ چون سینما علاوه بر جنبههای بصری، قادر به نمایش عینی حرکت و پخش آوای موسیقی و خلق ریتم نیز است؛ هرچند سینما هم، با آن همه امکانات، باز هم نمیتواند همه ویژگیها و تواناییهای عظیم شعر را در خود منعکس کند.
امینی با اشاره به ویژگی دیگر شعر حافظ عنوان کرد: یکی از مباحث مهم در نقاشی، ترکیببندی یا کمپوزیسیون است که میتوان آن را با تدوین و میزانسن در سینما مقایسه کرد و تا حدودی، برابر دانست. در شعر، ترکیببندی یا تدوین، از طریق دخالت عامدانه و هدفمند در نحو اجزای سخن، یا به قول زبانشناسان، با چینشهای مختلف در محور همنشینی ایجاد میشود.
وی افزود: خوشبختانه، نحو فارسی، بهشکلی کاملاً متفاوت با بسیاری از زبانهای دنیا، امکانات بسیار زیادی را برای جابهجایی سازههای نحوی، بهویژه در کلام منظوم، در اختیار فارسیزبانان میگذارد و حافظ در استفاده هنرمندانه از این امکان زبانی برای تنظیم ظرایف معنا و منظور، از طریق تجسم و تدوین شبهسینمایی در شعر، استادی بیبدیل است.
امینی تصریح کرد: اینگونه مطابقتها بین آثار ادبی و سینما نباید موجب این تصور غلط شود که گویی شعر و ادبیات از این طریق میتواند برای خود کسب اعتبار کند؛ زیرا اصولاً، مسأله معمولاً برعکس است و این ادبیات است که با غنای خویش، ذوق هنرمندان حوزههای مختلف دیگر را نیز، آگاهانه و ناآگاهانه، شکوفا میکند. از سوی دیگر، تعامل بین هنرها، امری عادی و سازنده است؛ چنانکه تردیدی نیست که هم، شعرای قدیم و جدید از نقاشی و معماری و هر هنر دیگر عصر خود الهام و تأثیر بسیار گرفته و میگیرند و هم، این هنرها همواره از چشمه جوشان شعر قدیم و جدید الهام پذیرفته و میپذیرند.
نظر شما