خبرگزاری مهر، گروه استانها- احسان منصوری*: به مقصد سفرهای نوروزی که نگاه کنیم متوجه میشویم چه همگراییهایی سبب شده که اقبال گردشگران به آن مقصد افزایش یافته است. اصولاً بین این هویت به معنای عمیق کلمه و اقبال دیگران به آن هویت، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. مثلاً اگر اصفهان به عنوان یک مقصد گردشگری در نظر گرفته شود عنصر هویت را در آن به شدت قدرتمند ادراک میکنیم. به همین شهرهای اطرافمان اگر دقت کنیم مثل همدان، مثل لالجین، حتی همین ملایر در ۱۰۰ کیلومتری شهر اراک میبینیم که با تأکید بر عنصر هویت توانستهاند در گردشگری نیز موفق باشند.
این هویت است که میتواند بر بسیاری از مؤلفههای توسعه یک شهر و استان تأثیر مستقیم بگذارد. گفته شده هویت اجتماعی انسان، از پنج مؤلفه پیروی میکند. به زبان دیگر، بر پایه پنج مؤلفه تأثیرگذار، شکل میگیرد: عوامل جغرافیایی اقلیمی، عوامل سیاسی و تاریخی، عوامل اقتصادی و معیشتی، عوامل فرهنگی (زبان و ادبیات و هنر، میراث اساطیری، سنن و آداب، اعتقادات و آئینها و رسوم و یادمانها) و مؤلفههای تربیتی.
استان مرکزی و شهر اراک در عوامل جغرافیایی اقلیمی دارای مؤلفههای فراوانی است. وجود کویر و تالاب، کوههای بلند آغاز زاگرس در منطقه شازند، مناطق پر آب منطقه خنداب و شازند، سدهای دلیجان و کمال صالح و ساوه و شاهراه بودن استان مرکزی بین بسیاری از استانها موقعیت ویژهای را برای آن ایجاد کرده است.
در عوامل سیاسی و تاریخی استان مرکزی بخشی از دولت ماد محسوب میشده است و معبد آناهیتا در روستای خورهه و سایر آثار تاریخی در این استان نشان از قدمت تاریخی این استان و شهر اراک به عنوان اولین شهر مدرن در ایران نشان از اهمیت سیاسی و تاریخی این شهر و استان دارد. وجود مدیران میانی فراوان از این استان در سطوح مدیریتی و سیاسی کشور نیز به غنای این عوامل کمک کرده است.
در عوامل اقتصادی که نقش مؤلفههای معیشتی پررنگ است استان مرکزی به عنوان یکی از قطبهای اصلی صنعت در کشور مطرح است و وجود کارخانههای مادر و متوسط و کوچک این استان را به عنوان رکنی مهم در اقتصاد کشور برجسته کرده است و در عوامل شماره ۴ که پرواضح است حضور بیش از یک چهارم مفاخر کشور در استان مرکزی آن را به یکی از مؤلفههای تمدنی در سطح تمدن ایرانی-اسلامی تبدیل کرده است. آداب و رسوم ویژه در تک تک شهرستانهای این استان که هر کدام میتواند در سطح ملی و بینالمللی حرف برای گفتن داشته باشد حکایت از عمق فرهنگ و تمدن دارد. به عنوان مثال اگر به وفس اشاره کنیم میتوانیم آن را بسیار برتر از روستاهای متناظر خود در استانهای اصفهان و یزد بیابیم.
در پایان میتوان فضای تربیتی نسل حاضر را مانند سایر استانها دانست با این تفاوت که در سایر استانها نسلها با هویت فرهنگی و تمدنی قبل خود انس میگیرند اما در استان مرکزی و اراک واگرایی فرهنگی و تمدنی موج میزند.
با توجه به این عوامل سوال اینجاست که چرا در استان مرکزی ضعف هویتی و واگرایی هویتی موج میزند؟ به نظر میرسد وجود موانع بیش از عوامل در این امر دخالت دارد. به عبارت دیگر موانع موجود در این امر مقابل تأثیر عوامل ایستاده است. برخی از این موانع به راحتی و برخی به سختی قابل رفع است که از این موانع به صورت استقرائی میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱) اهمیت به مسئولین بومی در استان مرکزی؛ پرواضح است که یکی از موانع بزرگ در ایجاد همگرایی هویتی در استان مرکزی عدم وجود مسئولان بومی در این استان است. مسئولینی که برای نزدیکی به تهران این استان را انتخاب میکنند تا بتوانند در نزدیکترین زمان ممکن به مدیریت در تهران نائل شوند. برای روشنتر شدن مسئله به اصفهان، یزد یا تبریز بنگریم و مدیریتها را در آنجا با مدیریت در استان مرکزی مقایسه کنیم.
۲) با توجه به اینکه اقتصاد در استان مرکزی به نسبت سایر مناطق کشور شکوفایی بیشتری دارد اما نقدینگی حاصل از آن در استان به گردش درنمیآید و این مانع بزرگی برای سرمایهگذاری در استان مرکزی است.
۳) گردش نخبگان و مفاخر در این استان باید معکوس شود به عبارت دیگر نخبگانی که از این استان به تهران و سایر شهرهای مهم یا خارج از کشور مهاجرت میکنند بتوانند در مقاطعی به این استان بازگشته و به عنوان الگو در استان مطرح شوند.
۴) فقدان وجود زیرساختهای گردشگری و تفریحی و زیارتی در استان مرکزی رمق ایجاد مقصد گردشگری را در این استان گرفته است.
۵) فقدان معرفی صحیح ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی استان با استفاده از فناوریهای نوین. با عنایت به این موانع و رفع آنها میتوان به صورت آرام، شاهد تبلور همگرایی هویتی در استان شد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که هویت مانند هر امر انسانی دیگر امری یک شبه یا یک ماهه یا یک ساله نیست این امر در ارتباط تنگاتنگ با سایر مؤلفههای انسانی و در گرو تلاشهای چندین ساله است.
* نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر استان مرکزی
نظر شما