۱۷ دی ۱۴۰۱، ۹:۱۹

مهر گزارش می دهد؛

سایه ساختمان متروکه «چراغ برق» بر سر اهالی و دانش آموزان زیراب

سایه ساختمان متروکه «چراغ برق» بر سر اهالی و دانش آموزان زیراب

سوادکوه- ساختمان متروکه و خرابه معروف به «چراغ برق» زیراب با توجه به آسیب های اجتماعی همانند غده سرطانی آسایش اهالی و دانش آموزان سه مدرسه حاشیه این ساختمان را برهم زده است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - سمیه اسماعیل زاده: وارد شهر زیراب که شوی و از هر کسی بپرسی ساختمان چراغ برق یا سانترال کجاست، همه به قسمت جنوب شرقی شهر راهنماییت می‌کنند، جایی که با وجود نامگذاری جدید خیابان‌ها هنوز به محله سانترال شناخته می‌شود. بنایی که در سال ۱۳۱۵ با مساحت تقریبی هزار مترمربع برای نیروگاه برق شهر ساخته شد اما پنج سال بعد با ورود ارتش سرخ به شهر، اشغال و تعطیل و بلا استفاده ماند.

۸۰ سال از آن زمان می‌گذرد و هنوز که از دور به شهر می‌نگری، این بنا یکی از ساختمان‌های متمایز و بلند شهر است اما هنگامی که به بنا نزدیک می‌شوی، آثار دهه‌ها بی‌توجهی و متروکه ماندن در آن بیداد می‌کند. شیشه پنجره‌ها دیر زمانی است که شکسته شده و حتی قاب فلزی پنجره‌ها طی سالیان به یغما رفته و آنها هم که مانده‌اند، اثر تلاش برای کشیدن و بریدن و دزدیدن بر آنها دیده می‌شود.

هرچند گرداگرد ساختمان اکنون دیوارکشی شده اما ورود به آن سخت نیست؛ دورِ بنا می‌گردم، در قسمت پایینی یکی از دیوارها، سوراخی کنده شده است که سینه‌خیز می‌توان وارد بنا شد، در سمت دیگر، جایِ پایی میانه دیوار کنده‌اند و بریده شیشه‌های از بین رفته بالای دیوار، نشان از رفت‌وآمد افراد دارد و در جایی دیگر، سطل زباله همچون قلابی است برای بالای دیوار رفتن.

درون ساختمان، پیچک‌های هرز بخشی از بنا را از آن خود کرده‌اند و ورود به آن قسمت‌ها ممکن نیست، از پله‌های خزه بسته به زیرزمین می‌روم، ستون‌های سیمانی بنا در اثر روشن کردن آتش سیاه شده‌اند و هر چه بیشتر پیش بروی، ترس بیشتر می‌شود، سطح زمین پر از ته سیگار، کبریت‌های سوخته، بقایای استعمال موادمخدر و … همه‌چیز گویا است.

سایه ساختمان متروکه «چراغ برق» بر سر اهالی و دانش آموزان زیراب

هیبت سیاه ساختمان در شب و آنچه در خود دارد، کوچه کنار ساختمان را به کوچه وحشت تبدیل کرده است و خانم رهگذری که روز هنگام از آن می‌گذرد، می‌گوید: غروب که شود، می‌ترسم از این کوچه رد شوم و بچه‌هایم را هنگام غروب به کوچه نمی‌فرستم.

پیرمردی که از ابتدای ورودم به محله و دوره کردن بنا، روی بالکن خانه‌اش مرا می‌پایید، وقتی می‌گویم که برای چه آمده‌ام، می‌گوید: کاش کاری بکنید و حرف ما را به گوش مسئولان برسانید. این ساختمان آرامش را از ما گرفته است. نمی‌دانم چه شده بود که همین دیشب هم پلیس آمده بود و گوشه دیوارش کمین کرده بودند.

پیرمرد دلش طاقت نمی‌آورد و دم در می‌آید و حرف‌هایش را این گونه ادامه می‌دهد: شب‌ها جرأت نمی‌کنم با نوه‌ام برای پیاده‌روی از خانه بیرون بیایم و حتی وقتی در خانه هم هستم با کوچک‌ترین صدایی از اطراف این ساختمان، وحشت می‌کنم، یکی از همسایه‌ها کارش این شده که پس از بازگشت از سر کار، ساختمان را زیرنظر بگیرد تا کسی وارد ساختمان نشود و اگر او نباشد معلوم نیست چه بر سر ما می‌آید.

اما این موارد همه چیز نیست؛ فاجعه وقتی بیشتر رخ می‌نماید که متوجه می‌شوی، سه مدرسه در دو طرف این ساختمان وجود دارد. صدای هیاهو و بازی پسران دبستانی در حیاط مدرسه، درست زیر سایه این ساختمان، زنگ خطری است که انگار مالک ساختمان، مسئولان شهری و شهرستانی آن را نمی‌شنوند.

مسئله ساختمان قدیمی چراغ برق از سه منظر ترافیک، آسیب‌های اجتماعی و روانی و آسیب‌های جسمی قابل بررسی است

برای مشخص‌تر شدن مسئله سراغ رئیس انجمن اولیا و مربیان شهرستان سوادکوه می‌روم، کسی که هم به مسائل دانش‌آموزان و هم معلمان بخصوص در رابطه با این ساختمان اشراف دارد. رحمت رضایی، در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه یک دبستان پسرانه، یک دبیرستان پسرانه و یک پیش دبستانی و دبستان دخترانه با تعداد ۶۱۰ دانش‌آموز و همکار، در کنار این ساختمان قرار دارند، می‌افزاید: مسئله ساختمان قدیمی چراغ برق از سه منظر ترافیک، آسیب‌های اجتماعی و روانی و آسیب‌های جسمی قابل بررسی است.

وی با اشاره به قدیمی بودن کوچه منتهی به این سه مدرسه و عدم ظرفیت لازم برای ورود و خروج ماشین‌ها، می‌گوید: یک ضلع این کوچه تماماً مربوط به این ساختمان است و هرچند مدارس امکان عقب‌نشینی دارند اما وجود این بنا و عدم امکان عقب‌نشینی آن موجب ایجاد ترافیک در این منطقه در زمان تعطیلی مدارس می‌شود که نیازمند تدبیر مسئولان متولی این مسئله است.

سایه ساختمان متروکه «چراغ برق» بر سر اهالی و دانش آموزان زیراب

رضایی مشکل بزرگ‌تر از ترافیک را ورود و خروج معتادان متجاهر به این ساختمان و اثر آن بر دانش‌آموزان بر می‌شمارد و می‌افزاید: پنج سال پیش که برای اولین بار برای نمایندگی انجمن شهرستان انتخاب شدم؛ تماسی از مدرسه ۱۳ آبان داشتیم که ساختمان چراغ برق محل جولان و مخفیگاه و خلوتگاه معتادان شده است و با پیگیری‌های انجمن اولیا و مربیان، دستور فرماندار وقت و مساعدت مالک ساختمان (سازمان فنی‌وحرفه‌ای)، دور بنا دیوار کشیده و مسئله برای مدتی مرتفع شد اما بعدها معتادان بخش‌هایی که آسیب‌پذیر بوده را تخریب کرده و هنوز در ساختمان حضور دارند.

وی با اشاره به صحبت‌هایی با مدیران این سه مدرسه، می‌گوید: علاوه بر مشکلات ناشی از افراد معتاد موارد بی اخلاقی نیز در این ساختمان صورت گرفته؛ جایی که ۶۱۰ دانش‌آموز از پیش دبستانی تا دوازدهم در آنجا رفت‌وآمد دارند و باید پاک‌ترین نقطه شهر باشد، چالشی که نیازمند یک نگاه ویژه است.

رئیس انجمن اولیا و مربیان شهرستان سوادکوه مسئله مهم دیگر را احتمال آسیب جسمی به دانش‌آموزان می‌داند و خطاب به مالک ساختمان، متولیان شهری و شهرستانی می‌گوید: چه تضمینی وجود دارد که وقتی فرزند این شهر از این مدارس بیرون می‌آید، مورد سو قصد جوانی که در این ساختمان مواد روان‌گردان و توهم‌زا مصرف می‌کند، قرار نگیرد؟

وی با بیان اینکه تیم قدرتمندی این سه مدرسه را مدیریت می‌کنند، اضافه می‌کند: هر چند با وجود این تیم قوی، مدرسه برای دانش‌آموزان امن است اما وجود این ساختمان بار اضافه برای مراقبت بیشتر ایجاد کرده و نمی‌توان منکر وجود خطر بالقوه برای دانش‌آموزان بود؛ شاید در ساعات ورود و خروج امنیت برقرار باشد، اما فراتر از آن، اگر دانش‌آموزی دیرتر از شروع کلاس وارد مدرسه شود یا زودتر خارج شود و کوچه خلوت باشد، چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد؟ و از دیگر سوی، بحث کنجکاوی و پرسشگری فرزندان ما است، اینکه داخل ساختمان چه می‌گذرد؟ از همدیگر می‌پرسند و اینکه آیا این موضوعات خوب است که ما نیز آنها تجربه کنیم.

ساختمان چراغ برق هماننده غذه سرطانی در شهر شده است

رضایی با بیان اینکه این ساختمان همچون غده‌ای سرطانی در شهر شده که نه می‌توان آن را بازسازی و نه تجهیز و نه تخریب کرد، در رابطه با مالک آن می‌افزاید: در ابتدا مالک اداره برق و اکنون سازمان فنی‌وحرفه‌ای است و ای کاش، فنی‌وحرفه‌ای اینجا سرمایه‌گذاری می‌کرد چراکه ساختمان ظرفیت خوبی برای کارگاه‌های آموزشی دارد، در یک منطقه آموزشی واقع شده و هم اینکه خود ساختمان نیز به نسبت برخی ساختمان‌های امروزی، استحکام بیشتری دارد و با این اقدام، این بحران را از شهر رفع می‌کرد.

میثم ملکشاه، جامعه شناس مازندرانی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه فضا و محیط جز جدایی‌ناپذیر کنش و تعاملات انسانی و اجتماعی است، می‌افزاید: به این معنا که هر نوع کنش و روابط و تعاملاتی نیازمند یک بستر محیطی و فضایی خاصی است و خیلی اوقات یک فضا کنشگران را برای یک کنش و تعامل جذب می‌کنند.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه ما به نظم عادت داریم و نظم برای ما امنیت می‌آورد، می‌گوید: یعنی ما می‌دانیم که اکنون چه اتفاقی قرار است بیافتد و ما کنش مناسب با آن را انجام می‌دهیم اما وقتی جایی از نظم خارج شود، از آنجایی که احتمال وقوع هر چیزی وجود دارد، حس ناامنی و اضطراب به انسان القا می‌شود فارغ از اینکه واقعاً اتفاقی در حال رخ دادن است یا خیر و از دیگر سوی، در واقعیت هم اثرگذار است به این معنا که افرادی که کارهای خلاف ارزش و هنجار جامعه انجام می‌دهند مانند مجرمان و معتادان، محیطی می‌خواهند که با نظم روز مغایر باشد چراکه کارهای خود آنها خلاف هنجار اجتماعی است و به دنبال مکان‌ها، فضاها و بسترهایی هستند که از این نظم دوری کرده باشد و نظارت اجتماعی نباشد تا هر کاری که می‌خواهند انجام دهند؛ پس هم در بعد ذهنی و هم بعد عینی و واقعی بهم خوردن این نظم اجتماعی اثرگذار است.

سایه ساختمان متروکه «چراغ برق» بر سر اهالی و دانش آموزان زیراب

ملکشاه با بیان اینکه این ساختمان نیز نمادی از بهم خوردگی نظم است و در یک منطقه شهری جایگاه و بستری برای انواع آسیب‌های اجتماعی و فساد همچون اعتیاد، سرقت و فحشاء شده است، می‌افزاید: این ساختمان به لحاظ روانی روی بچه‌ها و ساکنان محله اثرگذار است، بچه‌ها در این سنین عمدتاً تخیل می‌کنند و چون آن صحنه‌ها و دیدن افرادی با تیپ‌های خاص که با آن نظم و کلیتی از نظم و فضای اجتماعی و شهری که آنها می‌شناسند تطبیق ندارند، حتی در بزرگسالان حس اضطراب و ترس شکل می‌گیرد چه برسد به افراد سنین پایین‌تر و به لحاظ عینی هم می‌تواند اثرگذار شود؛ برخی از این افراد می‌توانند وارد دوستی با این بچه‌ها شوند و خطر اعتیاد، سرقت و تجاوز به عنف وجود دارد.

وی با اذعان بر اینکه عقلا وقتی مالک می‌تواند از ملک یا بنا بهره برد به‌همان میزان، مسئولیت اجتماعی نیز دارد و درنتیجه باید به گونه‌ای از فضا استفاده و یا مراقبت و محافظت کند که آسیبی به اجتماع و افراد دیگر نرسد، می‌افزاید: همچنین، همانطور که فرد در ساختمان تجاری نمی‌تواند هر چیزی بفروشد و نهادهایی برای نظارت وجود دارند، در این فضاها نیز، علاوه بر مالک، نهادهای مسئول مدیریت شهری (همچون شهرداری، نیروی انتظامی) در قبال ساماندهی این فضاهای غیررسمی که امکان برهم زدن نظم را دارند و می‌توانند باعث ناامنی و رشد ناهنجاری‌های اجتماعی شوند، مسئول هستند چون وظیفه قانونی آنها ایجاد نظم برای رشد و تعالی تعاملات و روابط شهروندان و خود شهروند است.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه کانون‌های شکل‌گیری و رشد آسیب‌های اجتماعی دقیقاً بر اساس روابط فضایی شکل می‌گیرد، می‌افزاید: بستن فضاها در محیط‌های شهری و پرتردد یکی از راهکارهای جلوگیری از رشد آسیب‌های اجتماعی است؛ هر چند آسیب‌های اجتماعی ابعاد مختلفی دارد اما اگر از منظر مدیریت شهری به آن نگاه شود می‌توان گفت که مدیریت فضاها یک تأثیر بالایی در جلوگیری از رشد آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی و ایجاد امنیت روانی و واقعی و عینی اعضای جامعه دارد.

در نهایت می‌توان گفت، به همان میزان که برخی آسیب‌ها از امور کوچک شروع می‌شوند، با توجه به امور کوچک می‌توان از بسیاری از آسیب‌ها جلوگیری کرد و این امر اهمیت مدیریت شهری را حتی بر ساختمان‌های بلااستفاده شهرها نیز نشان می‌دهد.

کد خبر 5675153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha