به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آبی نفتی» نوشته مهدی نورمحمدزاده به تازگی توسط انتشارات راه یار به چاپ دوم رسیده است. این کتاب دربرگیرنده روایت پیشرفتهای شرکت صنعتی «پِتکو» از زبان مهندس علی عمرانی است.
شرکت تولید پمپهای بزرگ و توربین آبی با نام اختصاری پمپ و توربین (پتکو)، در سال ۱۳۷۱ تأسیس شد و سال ۱۳۷۸ به بهرهبرداری رسید. این شرکت خصوصی، جهت طراحی و ساخت سفارشی پمپهای موردنیاز صنایع مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع نیروگاهی، خطوط انتقال آب و توربینهای آبی کوچک و متوسط بنا شده است. کارخانه این شرکت در منطقه صنعتی قراملک تبریز واقع شده است.
کتاب «آبی نفتی» به عنوان نُهمین جلد از مجموعه کتابهای «روایت پیشرفت» انتشارات «راه یار»، دستاوردها و موفقیتهای شرکت «پِتکو» را با محوریت مهندس علی عمرانی که به مدت ۱۶ سال، مدیریت کارخانه «پتکو» را برعهده داشته، روایت میکند.
نورمحمدزاده نویسنده این کتاب درباره نگارش آن در ابتدای کتاب میگوید:
یچکس منکر اهمیت و ارزش خاطرات و تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ تحمیلی نیست، اما آنچه ایران امروز درگیر آن است، یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که خط مقدم مقابله با آن در بنگاههای اقتصادی و کارخانجات صنعتی و تولیدی میگذرد. عبور آبرومندانه از این شرایط سخت، بدون شناخت و روایت هنرمندانه و تجلیل از قهرمانان ملی در حوزه فناوری و تولید ممکن نیست.
در کنار روایت جنگها و قهرمانان حافظ مرزهای جغرافیایی، باید دانشمندان و مهندسان گمنام و خلاق را هم روایت کرد که در میدان علم و صنعت، مرزهای دانش و فناوری ایران عزیز را گسترش میدهند. مهندس علی عمرانی از جنس همین مهندسان و مدیران موفق صنعتی است که در دوران سخت تحریمهای اقتصادی ایران، با تکیه بر خلاقیت، عِرق ملی و استفاده درست از ظرفیت کار تیمی، مبدأ اتفاقات بزرگ و شیرین در صنعت کشور شده است.
برای رقم زدن اتفاقات بزرگ، بیش از نخبگان تک بُعدی حادثه کنکور، به متخصصان با اراده و پرتلاش نیاز داریم، آنها که با عشق و علاقه پلههای رشد را یکی یکی بالا آمده و همه استعداد وجودیشان را مانند ذرهبین در یک نقطه کانونی متمرکز کردهاند. پیشرفت واقعی با همین آدمها اتفاق میافتد، گرما و زندگی همین جاها پیدا میشود و امید همین اطراف متولد میشود؛ جایی حوالی عشق و ایمان و وطن!
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
برای یک مدیر صد روز اول مدیریت بسیار مهم است. اگر در این مدت بتواند اراده و توانایی خود را نشان دهد، اعتماد مجموع هم به تدریج جلب خواهد شد؛ و گرنه بهتر است وسایلش را جمع کند و برود! بر همین اساس و برای درک بهتر اوضاع شرکت و تشخیص اولویتها، چند هفته اول را همین طور داخل کارخانه میگشتم و با واحدها و نفراتشان آشنا میشدم. به حرفهایشان گوش میدادم و سعی داشتم بدون فهم درست مشکلات، دنبال تجویز راه حل نروم.
یکی از اولین کارهایم در پتکو، درگیر شدن با شمشادهای حیاط بود! شاخ و برگ شمشادها بسیار بلند شده بود و جلو پنجره اتاقها را گرفته بود؛ نه روشنایی وارد اتاق میشد و نه وقتی داخل حیاط شرکت میشدی چیزی از کار و تلاش واحدها به چشم میآمد! انگار خاموشی و رخوت، روح کارخانه پتکو را اسیر خود کرده بود. همه شاخ و برگهای اضافی را بریدم تا دوباره نو داخل پتکو بتابد.
موضوع دیگری که از همان هفتههای اول برایم پرسش برانگیز شده بود، یک دستگاه «پرس قراضه» متعلق به ریخته گری تراکتورسازی بود که ظاهراً چند ماه پیش برای تعمیر به پتکو فرستاده شده و همچنان بلاتکلیف مانده بود. کارپرس قراضه این بود که برادهها و خرده آهنها را به شکل مکعب پرس میکرد تا برای ذوب در کوره و استفاده مجدد آماده شود. وقتی علت تعمیر نشدن دستگاه را پرسیدم، دوستان فنی پاسخ دادند:
ورق فولادی پرس باید تعویض شود؛ ضخامتش بیست سانتی متر است که متاسفانه فعلاً در بازار پیدا نمیشود!
وقتی موضوع را دقیقتر بررسی کردم، فکری به ذهنم رسید و با دوستان فنی مطرح کردم. تقریباً همزمان با این موضوع، آقای فیروزی از طرف ریخته گری تراکتورسازی و به عنوان مسئول پیگیری پرس، به پتکو آمد. همدیگر را نمیشناختیم؛ اما بعد از گلایههای بسیار به دلیل چند ماه بلاتکلیفی پرس قراضه، از من پرسید:
تاکنون چندین بار وعده دادند و در صورت جلسه امضا کردیم! شما بفرمایید بالاخره این پرس ما را کی تحویل میدهید؟
چاپ دوم این کتاب با ۲۶۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان عرضه شده است.
نظر شما