بحار الانوار

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۵۵؛

ماجرای نمازی که «شیخ مرتضی انصاری» با لب تشنه اقامه کرد/سکوتِ به جا، مؤمن را خسته نمی‌کند

مومن اگر تشخیص داد، وظیفه‌اش این است که باید در جایی سکوت کند، از سکوت کردن خسته نمی‌شود البته گاهی انسان تکلیف دارد که حرف بزند؛ در این صورت اگر سکوت کند، گناه کرده است.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۵۲؛

اشخاصی که تربیت دینی آنها ضعیف است، در رابطه با حقوق فرزندان، عدالت را رعایت نمی‌کنند

اگر بخواهیم اهل تبعیض نباشیم، در درجه اول باید درون خود را بکاویم، ببینیم منشأ و ملاک حبّ و بغض‌های ما چیست، سعی کنیم به این جهت حرکت کنیم که ملاک حبّ و بغض‌هایمان خدا باشد.

شیخ حسین انصاریان:

گاهی تنها یکی از رذائل اخلاقی می‌تواند انسان را دوزخی کند

حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان گفت:چنانچه کسی متخلق به اخلاق الهی نشود به ناچار مجبور است خود را شبیه اخلاق ابلیس و شیاطین غرب و شرق کند.

سفارش آخر امام مجتبی(ع) از زبان آیت الله مجتبی تهرانی/برای سفر آخرت که در پیش داری خود را آماده ساز

امام حسن(ع) به جناده فرمود:برای سفر آخرت که در پیش داری خود را آماده ساز، و توشه این سفر را قبل از آنکه زمان کوچ کردن در رسد و آهنگ رحیل بنوازند مهیا کن.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۵۰؛

کسی که صله رحم نکند هم در دنیا و هم آخرت عقوبت می‌شود/وظیفه ما در قبال کسی که ترک وظیفه کرده است

صله رحم یکی از واجب‌ترین وظایف شرعی است که متأسفانه کمتر درباره‌اش بحث می‌شود. در صورتی که بعد از احسان به والدین یکی از بزرگ‌ترین واجبات است.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۸؛

انگیزه به رفتار انسان ارزش مثبت یا منفی می‌دهد/وسوسه شیطان برای پرسیدن سوالی که برای «فهمیدن» نیست

انگیزه است که به رفتار انسان ارزش مثبت یا منفی می‌دهد. گاهی یک انگیزه انسان را متوجه عرش می‌کند و گاهی یک انگیزه انسان را از فرش به اعماق جهنّم ساقط می‌کند.

با صدور پیامی؛

فرمانده نیروی زمینی سپاه درگذشت پدر شهیدان حجازی را تسلیت گفت

فرمانده نیروی زمینی سپاه در پیامی درگذشت پدر شهیدان حجازی را تسلیت گفت.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۹؛

دستور روایات این است که احسان را منحصر به مؤمنین نکنید/آنکه می تواند ره صد ساله کمال را یک شبه برود

خودپرستی غل و زنجیری است که دست و پای آدمی را می‌بندد، او را زمین‌گیر می‌کند، به اسفل‌السافلین سوق می‌دهد و نمی‌گذارد انسان به سوی خدا حرکت کند.

جلوه‌های سبک زندگی اسلامی/۷؛

محبت خدا اقتضا دارد که بنده در مقابل او خاشع باشد و مناجات کند/ماجرای نابینایی حضرت شعیب بر اثر گریه

محبین شبانه روزشان و فکر و ذکرشان خداست و روزها منتظرند تا شب بشود تا به عبادت خدای متعال بپردازند.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۵؛

آیا انسان پس از کظم غیظ همیشه باید از حق خود بگذرد؟/پاسخ حضرت عیسی (ع)به سوالی درباره منشا «غضب»

در مواردی که حقوق الهی پایمال شده، انسان نباید بگذرد البته در چنین مواردی شخص باید مراقب باشد که خشم و غضب او ضرری را متوجه دین نکند و موجب نشود طرف مقابل از اسلام منزجر شود.

جلوه‌های سبک زندگی اسلامی/۴؛

افراد متدین متقین را دوست دارند چون تقوا را موجب امتیاز می دانند/محبت بیشتر موجب یاد بیشتر می‌شود

افراد متدین از آن‌جهت که تقوا را موجب امتیاز می‌دانند، انسان باتقوا را دوست دارند، ولی فاسقانی که تقوا را فضیلت نمی‌دانند عملکرد انسان باتقوا را نفهمی و جهالت می‌دانند.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۴؛

آنچه به زندگی انسان ارزش عقلایی می‌دهد هدف آن است/مومن به فکر زیاده‌خواهی و انباشتن ثروت نیست

اگر ارزش زندگی به این باشد که انسان مرتباً از نعمت‌های آن مصرف کند، تا بتواند دوباره مصرف کند، صبح تا شب کار کند، تا درآمدی به‌دست آورد و غذایی تهیه کند، تا باز بتواند کار کند،عاقلانه نیست.

جلوه‌های سبک زندگی اسلامی/۳؛

محبت نوعی انجذاب و کشش آگاهانه است / ویژگی های عالی‌ترین و اصیل‌ترین مرتبه محبت

عمق محبت به لذت محب تعلق می‌گیرد و فرد از آن‌جهت که لذت خودش را دوست دارد، متعلق این لذت را نیز دوست می‌دارد.

جلوه‌های سبک زندگی اسلامی/۲؛

محبت‌های ما محدود به چیزهایی است که شناخت از آن‌ها داریم/«محبت» یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟

محبت‌های ما محدود به چیزهایی است که نوعی شناخت یا احساس لذت نسبت به آن‌ها داریم، دلیل این‌که کسانی چیزی را دوست نمی‌دارند نیز این است که این احساسات برایشان پیدا نمی‌شود.

واکاوی جوهره انسانیت/۱؛

مقاومت در برابر عوامل بازدارنده از کمال،لازمه انتخاب راه صحیح است/صبر؛ یک مفهوم عام اخلاقی

«صبر» یعنی مقاومت در مقابل انگیزه و عاملی که انسان را به جهتی غیر از کمال دعوت می‌کند؛ ما هم انسان و خواهان کمال خود هستیم؛ کمال ما نیز در سایه انتخاب راه صحیح حاصل می‌شود .

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۱؛

ادعای جدایی‌ناپذیری تکنولوژی از فرهنگ ابتذال مغالطه‌ای بیش نیست/آرزوهایی که ناپسند و نکوهیده است

آنچه مورد مذمت است چنین خیال‌پردازی‌ها و آرزوهای دور و دراز برای امور دنیا است که طبعاً انسان را از رسیدگی به کارهای آخرتش باز می‌دارد؛ انسان فراموش می‌کند که مرگ در انتظار اوست.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۴۰؛

عمل به علم، باعث می شود خداوند علم به مجهولات را به انسان عطا کند/عبادت مومن هم با علم و آگاهی است

اگر شما به علم خود عمل کنید، خدا هم بر علم شما می‌افزاید و علم آنچه را نسبت به آن جاهل هستید،؛ به شما اعطا می‌کند.

بازگشت به نهج‌البلاغه/۱۰؛

بیشترین جایی که در نهج البلاغه درباره‌اش صحبت شده،دنیا است/نهج البلاغه مثل قرآن از تمثیل بهره می برد

نهج البلاغه نیز همانند قرآن از تمثیل، برهان، موعظه و جدال احسن برای تبیین معارف استفاده می کند.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۳۸؛

فعالیت ذهن در خواب،یکی از ابعاد روح است که به طور عادی قابل آزمایش نیست/زمانی که دست شیطان بسته است

فعالیت ذهن در حال خواب مسأله‌ای روان‌شناختی و حاکی از یکی از ابعاد روح انسان است که در آزمایشگاه‌های عادی روان‌شناسی قابل آزمایش و بررسی نیست.

حقیقت این است/۱۴؛

مطالبه احیای ارزشهای اسلامی از کاندیداها ضرورت دارد/در سیره امیرالمؤمنین (ع) سکوت معنا نداشت

آنچه از دلایل قطعی عقلی و نقلی، فهمیده می‌شود این است که هر کس موظف است برای حفظ اسلام و ارزشهای اسلامی، هر کاری را که از دستش برمی‌آید، انجام دهد.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۳۷؛

مومنان برای ثروت‌اندوزی خود را به آب و آتش نمی‌زنند/هم پرهیز از تنبلی هم ایمان به روزی رسانی خداوند

شیعیان در راه کسب حلال تلاش می‌کنند، نشاط و فعالیتی توأم با هدایت دارند و از طمع‌ورزی در اموال و حقوق دیگران اجتناب می‌کنند.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۳۴؛

فرشتگان بال‌ خود را زیر پای جوینده علم پهن می کنند/توصیه پیامبر(ص) به ابوذر در خصوص مذاکره علمی

پیغمبر اکرم (ص) به ابوذر می‌فرماید اگر کسانی مشغول مذاکره و بحث علمی باشند و کسی مدتی را پای بحث و گفتگوی ایشان بنشیند، ثواب این کار از ۱۲ هزار ختم قرآن بیشتر است.

چگونه می‌توانم مؤمن باشم/۳۱؛

متملق را باید با برخورد به موقع تأدیب کرد/دیدگاه اسلام در خصوص ستایش و تمجید از دیگران

ستایش دیگران از سویی در بعضی از موارد تا حد وجوب هم می‌رسد؛ و از سوی دیگر در مواردی به عنوان رذیلت اخلاقی محسوب شده و حتی به حد حرمت می‌رسد.